شهدا شرمنده ایم خاطرات مردان بی ادعا
| ||
|
این هفته تولد رفیقمه .... همش تو این فکر بودم که یه کار خاص یا یه هدیه خاص براش داشته باشم هرچی فکر کردم به نتیجه نرسیدم آخه برا یه آدم عارف و پهلوون وبا مرام که همه فکرش خدا ورضایتشه چی میشه تهیه کرد که خوشحالش کنه کارم هر روز سخت و سخت تر میشد ... تا اینکه یه خوابی دیدم همه دوستاش جمع بودن داشتن از خاطرات همدیگه میگفتن ... خودش اومد با همون لبخند همیشگی گفت این هفته تولدمه میخوام یه هدیه به همه تون بدم خیلی چیزا گفت فقط این جمله اش همه رو به گریه انداخت : خدا به ما جواز شفاعت از طرف امام حسین تو روز قیامت رو داده... وقتی چشمام رو باز کردم رفته بود... و موقع نماز بود...
ابراهیم کارهای عجیبی را انجام میداد که هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچهها مطرح بود. یکبار در تهران باران شدیدی باریده بود و خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند نفر از پیرمردهائی که میخواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند که چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید، پاچه شلوار را بالا زد و با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد. *** زمانی که ابراهیم در یکی از مغازههای بازار مشغول کار بود.یك روز ابراهیم را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم . دو تا کارتن بزرگ روی دوشش بود و جلوی یک مغازه،کارتنها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل اجناس تمام شد. من که اون رو از دور نگاه میکردم جلو رفتم. سلام کردم و گفتم: "آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما!" نگاهی به من کرد و گفت: "کار که عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه ، مطمئن میشم که هیچی نیستم وجلوی غرورم رو میگیره". گفتم: "ولی اگه کسی تو رو اینطوری ببینه خوب نیست، تو رو خیلیها میشناسند." ابراهیم هم خندید وگفت: "ای بابا، همیشه كاری كن كه اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد ، نه مردم. " نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview'); |